اساس معاملۀ جفتی این است که می توان از آن برای تشخیص دو سهام که همبستگی بالایی با یکدیگر دارند استفاده کرد و سپس بعد از اینکه قیمت های شان نسبت به همبستگی تاریخی شان از یکدیگر فاصله گرفتند آنها را معامله کرد. ایدۀ اصلی این نوع از معامله این است که دو سهام نهایتاً به سمت همبستگی تاریخی شان برمی گردند و به یکدیگر نزدیک می شود و شما می توانید از اختلاف قیمت شان سود ببرید.
به عنوان مثال، شما تشخیص می دهد که دو سهام الف و ب دارای یک همبستگی تاریخی 0.95 هستند. یعنی اینکه در 95% مواقع در یک جهت یکسان نوسان دارند. اما در یک روز مشاهده می کنید که قیمت سهام الف افزایش دارد درحالیکه قیمت سهام ب هیچی تغییری ندارد. این یک نشانه است از اینکه این دو سهام در حال فاصله گرفتن از همبستگی تاریخی شان هستند.
شما می توانید با خرید سهام الف و فروش سهام ب یک معامله انجام دهید. یعنی اینکه روی افزایش قیمت سهام الف و کاهش قیمت یا عدم تغییر سهام ب حساب کرده اید. اگر درست حدس زده باشید در آن صورت می توانید از اختلاف قیمت این دو سهام در زمانیکه به همبستگی تاریخی شان برمی گردند سود کنید.
البته هیچ تضمینی وجود ندارد که آنها به همبستگی تاریخی شان برگردند و اگر این واگرایی قیمت شان ادامه پیدا کند شما ضرر خواهید کرد. اما اگر در انتخاب سهام تان و زمانبندی معامله تان دقت کنید در آن صورت شانس موفقیت شان افزایش پیدا خواهد کرد.
برخی از مبانی کلیدی معاملۀ جفتی:
در ادامه، نحوۀ انجام استراتژی معاملۀ جفتی بطور گام به گام بیان می شود:
تعیین یک جفت: دو سهام را انتخاب کنید که نوسانات قیمت شان یک نزدیکی تاریخی بایکدیگر دارند. این اوراق بهادار می توانند سهام، یا صندوق های ETF یا اینکه هر ابزار مالی غیرۀ دیگر باشند.
مطالعه و تحقیق داشته باشید: دربارۀ جفتی که انتخاب کرده اید مطالعه و تحقیق کنید تا همبستگی و ارتباط تاریخی قیمت های شان و عوامل مؤثر بر نوسانات قیمت های شان را به خوبی متوجه شوید. به دنبال دوره های زمانی واگرایی و همگرایی باشید.
معیارهای ورود و خروج از بازار را تعیین کنید: بر اساس ارتباط قیمتی که بین دو اوراق بهادار وجود دارد، معیارهای ورود به بازار و خروج از بازار را دقیقاً مشخص کنید. این معیارها می توانند شامل تعیین نقاط بالقوه برای واگرایی و همگرایی و تعیین نسبتی برای این نقاط باشند.
نسبت را محاسبه کنید: برای تعیین نقطۀ ورود به بازار لازم است نسبت بین قیمت های دو اوراق بهادار را محاسبه کنید. معمولاً نسبت توسط تقسیم قیمت یک اوراق بهادار به قیمت اوراق بهادار دیگر محاسبه می شود.
معامله انجام دهید: هرگاه نسبت قیمت از حد تعیین شده بیشتر شد برای هر دو اوراق بهادار معامله باز کنید. آن اوراق بهاداری که نسبتاً قیمتش بالاتر است را بخرید و اوراق بهادار دیگر که قیمتش نسبتاً پایین تر است را بفروشید.
معاملات را زیر نظر بگیرید: با دقت نوسانات قیمت برای هر دو اوراق بهادار را زیر نظر داشته باشید. تغییرات در نسبت قیمت و عملکرد هر یک از اوراق بهادار را کنترل کنید.
ریسک را مدیریت کنید: از تکنیک های مدیریت ریسک مانند ثبت سفارش های حد ضرر یا استراتژی های اختیاری مانند محدود کردن زیان های بالقوه استفاده کنید. برای مدیریت ریسک به حجم معاملات و متنوع سازی سبد معاملاتی توجه داشته باشید.
خروج از معامله: در هنگام همگرا شدن یا رسیدن نسبت قیمت به نقطۀ خروج تعیین شده، معاملات را ببندید. با بستن معاملات هر دو اوراق بهادار، کسب سود کنید.
بازنگری و بهبود: بطور منظم عملکرد استراتژی معاملۀ جفتی را بازنگری کنید و در صورت نیاز تغییرات لازم را در استراتژی بدهید. نتایج را تحلیل کنید و از هر معامله نکته ای جدید بیاموزید و بر اساس اطلاعات جدید و شرایط بازار، استراتژی را بهبود دهید.
صحبت کافی است، بهتر است در ادامه با ذکر یک مثال به بررسی معاملۀ جفتی بپردازیم:
معاملۀ جفتی Apple و Google
قیمت Apple (AAPL) و قیمت Google (GOOGL) اغلب اوقات همبستگی دارند. یعنی اینکه هرگاه قیمت AAPL بالا می رود، قیمت GOOGL نیز افزایش پیدا می کند و برعکس.
این تصویر، نمودار قیمت AAPL و GOOGL از 2010 تا 2012 است:
همانطوریک مشاهده می کنید، قیمت AAPL و GOOGL در 2011 دچار یک واگرایی شدید شد. قیمت AAPL شدیداً افزایش داشت و قیمت GOOGL نیز شدیداً کاهش پیدا کرد. این واگرایی قیمت برای معامله گران که از استراتژی جفتی استفاده می کنند این فرصت را ایجاد کرد که از همگرایی آیندۀ این دو قیمت کسب سود کنند.
معامله گران جفتی که در تاریخ 30 ژوئن 2011 و در زمانیکه نسبت قیمت 1.2 بود معامله انجام دادند، اقدام به خرید AAPL و فروش GOOGL کردند. نسبت قیمت سپس در 1 اکتبر 2011 به میانگین تاریخی اش در 1 رسید. معامله گرانی که از استراتژی جفتی استفاده می کردند در 1 اکتبر 2011 و در زمانیکه نسبت قیمت 0.8 بود معاملات شان را بستند و کسب سود کردند.
این معامله 20% سود داشت که یک سود قابل توجه برای یک معاملۀ کوتاه مدت محسوب می شود.
محاسبه شده طبق زیر:
- ورود به بازار: در 30 ژوئن 2011 نسبت قیمت 1.2 بود که به معنای آن است که قیمت AAPL به مقدار 20% بیشتر از قیمت GOOGL بود.
.
- خروج از بازار: در 1 اکتبر 2011 نسبت قیمت 0.8 بود که به معنای آن است که قیمت AAPL به مقدار 20% کمتر از قیمت GOOGL بود.
- سود: سود عبارت است از تفاوت بین قیمت ورود به بازار و قیمت خروج از بازار ضربدر عدد سهام معامله شده. در این مثال، سود عبارت است از 20% ضربدر عدد سهام معامله شده.
بطور کلی این یک مثال بود از اینکه معاملۀ جفتی چگونه می تواند از اختلاف قیمت دو سهام که همبستگی بالایی در قیمت های شان دارند کسب سود کند. البته بسیار مهم است که توجه داشته باشید این فقط یک مثال بود و نتایج در معاملۀ واقعی می توانند متفاوت باشند
حالا که این استراتژی به خوبی برای تان توضیح داده شد می توانید آن را در یک حساب مجازی امتحان کنید.
موفق باشید!
سلام عالی بود به نظر سود آور خواهد بود به شرطی که هوشمندانه عمل بشود