آیا فروپاشی اقتصادی روسیه رخ خواهد داد؟ و اینکه فدرال رزرو چه کاری می تواند انجام دهد؟
قبل از اینکه انتظاری از FED داشته باشیم، باید بدانیم که آیا پس از این تحریم های تاریخی شاهد سقوط اقتصادی روسیه خواهیم بود یا خیر؟ و چه تاثیری بر اقتصاد جهانی به خصوص در ایالات متحده خواهد داشت؟ برای درک موضوع این سوال، من شما را به صحبت های رئیس فدرال رزرو ارجاع می دهم، شهادت آقای پاول در اوایل این ماه در کمیته خدمات مالی مجلس نمایندگان در 2 مارس، جایی که او گفت: "نکته این است که ما-به سیاست های خود- ادامه خواهیم داد اما با احتیاط بیشتر این کار را انجام خواهیم داد. در حالی که در مورد پیامدهای جنگ اوکراین بیشتر خواهیم آموخت، جواب بهتری هم خواهیم داشت."
کمیته بازار آزاد فدرال (FOMC) اعلامیه سیاست گذاری خود را در روز چهارشنبه 16 مارس (21:30 به وقت ایران) منتشر خواهد کرد و 30 دقیقه پس از آن کنفرانس مطبوعاتی پاول برگزار خواهد شد. این جلسه اهمیت بیشتری خواهد داشت زیرا پیش بینی های اقتصادی فصلی FED را نیز خواهیم داشت.
بیایید قدم به قدم پیش برویم، ابتدا باید ببینیم هدف فدرال رزرو از افزایش نرخ بهره چیست و در مجموع سیاست های آن را در شرایط فعلی شکل دهیم و سپس ببینیم عوامل مختلف و وضعیت آنها چیست و در نهایت بررسی می کنیم. گزینه هایی که FED دارد و واکنش های احتمالی بازار چگونه خواهد بود.
چرا فدرال رزرو نرخ های بهره را افزایش می دهد و تاثیرات آن چه خواهد بود؟
با افزایش نرخ بهره، اول از همه، FED می خواهد تورم را کاهش دهد. افزایش نرخ ها می تواند مردم را به پس انداز بیشتر تشویق کند. بنابراین، گردش مالی کمتری در اقتصاد خواهیم داشت. اما مشکل این است که در عین اینکه تورم را کاهش می دهد، به معنای رشد اقتصادی کندتر است.
دلیل اینکه اقتصاد را کند میکند این است که با نرخهای بالاتر، وامگیرندگان احتمالاً بهره بیشتری میپردازند، و هر چقدر بیشتر بپردازند، وامهای کمتری دریافت کنند. اعتبارات کمتر به معنای محرک کمتری برای کسبوکارها است. از سوی دیگر، صندوقهای بازنشستگی، شرکتهای بیمه و موقوفات آموزشی از نرخ سود بالاتر بهرهمند میشوند، زیرا سود آنها به بازده اوراق قرضه بستگی دارد و با افزایش تورم، همانطور که در حال حاضر نیز قابل مشاهده است، سود اوراق قرضه افزایش مییابد. در زمان نگارش این مقاله، بازده اوراق قرضه 10 ساله آمریکا به بالای 2.10 درصد رسید. همچنین، بانکها و سایر مؤسسات اعتباری میتوانند سود ببرند، زیرا بازده سرمایهگذاری آنها افزایش مییابد.
بنابراین، هدف نهایی افزایش نرخ های بهره، کنترل تورم و ایجاد یک سیاست پولی تطبیقی و کمک به رشد بلندمدت اقتصاد است.
عوامل و شرایط اصلی:
عوامل اصلی و تغییر دهنده بازی، تورم، بازار کار، رشد اقتصادی و تنشهای ژئوپلیتیکی هستند که میتوانند بر اقتصاد تأثیر بگذارند.
پس از بحران COVID-19، بسیاری از اقتصادها در سراسر جهان، از جمله ایالات متحده، شروع به نرمش در سیاستهای پولی و کمک به اقتصاد برای رشد و احیای خود کردند، که تقریباً اتفاق هم افتاد. در بازارهای سهام حتی تا حدی شگفتانگیز بود که ما هر هفته، قبل از فشار فروش کنونی در 2022، رکوردهای جدیدی داشتیم. به هر حال، یکی از مهمترین آثار این سیاستها همانطور که انتظار میرفت افزایش تورم بود، اما مشکل سرعت آن است که سریعتر از اغلب تخمینها افزایش یافت.
تورم مصرف کننده در 14 ماه گذشته 564 درصد افزایش یافته است، و از 1.4 درصد در ژانویه 2021 به 7.9 درصد در فوریه 2022 رسید تا این نگرانی اصلی برای FED باشد و تمرکز از بازار کار به داده های تورم تغییر کند. از نیمه دوم سال 2021، FED و آقای پاول دیگر از اصطلاح "گذرا" برای تورم بالاتر استفاده نکردند. برای چنین تورم بالایی، هزینه های سوخت و بنزین محرک اصلی بودند. و اکنون با تنشهای جاری در اوکراین، چشماندازها برای کاهش سریعتر آن تغییر کرده است.
تا نیمه دوم سال 2021، اولویت FED بازار کار بود. با این حال، اکنون میتوانیم ببینیم که دیگر نگرانی نیست. بیکاری زیر 4 درصد است، مطالبات اولیه بیکاری هفتگی حدود 200 هزار نفر است، و میانگین مشاغل ایجاد شده ماهانه تقریباً بیش از 400 هزار نفر است. اکنون، کمبود نیروی کار نگرانی است، زیرا اقتصاد بسیار سریعتر در حال بهبود است و مشاغل به نیروی کار نیاز دارند.
بر اساس آخرین داده های منتشر شده، اقتصاد آمریکا در سه ماهه چهارم 7 درصد (سالانه) افزایش یافته است. PMI، خرده فروشی، داده های صنعتی و تولیدی، همگی افزایش قابل توجهی را نشان می دهند. اما اکنون همه چیز به تنش های ژئوپلیتیکی و درگیری روسیه و اوکراین بستگی دارد. اگر نتوانیم جلوی آن را بگیریم، با چند هفته دیگر ادامه جنگ، اقتصاد جهانی می تواند سقوط کند. من فکر نمی کنم که ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه با تحریم ها از تصمیم خود منصرف شود، بنابراین، ادامه جنگ به معنای تحریم ها و تنش های بیشتر در سراسر جهان است. از زمان شروع این جنگ، قیمت نفت تا 40 درصد افزایش یافت و قیمت گاز طبیعی که قبلاً بالا بود، همچنان بالا ماند. این افزایش قیمت ها و تنش ها مستقیماً بر رشد اقتصاد جهانی از جمله ایالات متحده تأثیر می گذارد. از سوی دیگر، اگر سیاستمداران بتوانند راهی برای خروج از این وضعیت پیدا کنند، اقتصاد می تواند به سرعت خود را بازسازی کند، زیرا هنوز ضربه سختی به آن وارد نشده است.
فدرال رزرو چه کاری می تواند انجام دهد و چگونه بر بازارها تأثیر می گذارد؟
چندیدن معیارهای وجود دارد که FED با تغییر آنها می تواند وضعیت و انتظارات بازار را مدیریت کند، در حالی که می توانند وضعیت را به نحوی تحت کنترل درآورند. نرخ های بهره، ترازنامه و پیش بینی های اقتصادی. بنابراین، در حالی که ما باید اطلاعیه FED را به دقت مطالعه کنیم و شهادت آقای پاول را بررسی کنیم، نباید پیش بینی اقتصادی و دات پلات آن را فراموش کنیم، که ارزیابی های فردی شرکت کنندگان است که توسط بانک جمع آوری شده است.
فعالان بازار تا زمان شهادت آقای پاول در اوایل ماه مارس، به شدت بر افزایش 50 واحدی نرخ پایه متمرکز بودند، جایی که او پیش از این احتمال آن را کم اهمیت جلوه داد. اکنون، انتظار برای
افزایش استاندارد 25 واحدی، منطقی تر است. قیمت معاملات آتی فدرال رزرو در روز دوشنبه 98.3 درصد بود. بنابراین لحن انقباضی بیانیه به معنای افزایش نرخ ها بیش از این است و انبساطی به معنای افزایش 0.25 درصدی نرخ بهره به عنوان تصمیم نهایی این جلسه است. تنشهای ژئوپلیتیکی شک و تردید در رشد اقتصادی را افزایش داد، بنابراین انتظار نمیرود که فدرال رزرو رویکرد تهاجمی تری اتخاذ کند.
یکی دیگر از تصمیمات محتاطانه ای که می توان گرفت، صبر بیشتر قبل از شروع به کاهش ترازنامه در جلسه این ماه است.
سیاستهای انقباصی تر به اقتصادی ضربه میزند، که در حال حاضر تحت تأثیر نگرانیهای جنگ قرار گرفته است، و رفتن به سمت آن، میتواند باعث رکود تورمی شود، در حالی که حفظ این سیاستهای انبساطی به معنای اجازه دادن به رشد بیشتر تورم است. بنابراین، یا با سیاستهای سختگیرانه، در حال حاضر ریاضت اقتصادی و مالی داریم تا تورم را کنترل کنیم و بعداً رشد اقتصادی را که با سیاستهای کمتر سخت گیرانه حل کردیم، این ریاضت را خواهیم داشت، اما به هر حال، باید سختی آن را تحمل کنیم. تنها تفاوت این است که شرایط آینده می تواند برای تصمیم گیری روشن تر باشد.
حرکت به سمت سیاست انقباضی، به بازار سهام ضربه می زند و دلار آمریکا را بالا می برد و بالعکس.